خودتم بکشی مال منی . آره ... مال من . هه کی گفته ؟ همه میگن . همه میگن تو فقط با من خوشبخت میشی .
.
.
.
دیوونه کی را می خوای توی این دنیای لعنتی پیدا کنی ... به من نگاه کن ... می گم به من نگاه کن ... بیرون این در .. بیرون این چاردیواری مردم غاطی کردن ، خون می خورن . یواشکی میان میشینن روی دستت ، روی گردنت ، روی اون چشم هایی که همه حسرت داشتنش را دارن ،لعنت بهشون ... چرا باید بشینن روی دست های تو ؟ دستهایی که باید فقط مال من باشه . روی چشم هایی که من داخلشون غرق شدم . می فهمی ؟؟ من !!!
میان و یواشکی نیشت می زنن . می خورن . یواش یواش . تمام گرمی خونت را می کشن بیرون . سرد میشی . میشی یکی مثل اونها .
می رویم با هم
دست در دست
مهر در دل
حریر گلدارت می رقصد در باد
در مسیر می پیچد عطر حضورت
دلم جان می گیرد
می پوشم زره ام را
و می روم
به جنگ نا امیدی ، خستگی
می دانم که منتظری ، چشم بر راه
آغوش بگشای ، خیال مردنم نیست !!!!
_______________
دلم تنگ کسی است
گلی با بوی شیدایی
من و او
یک باغ قدم زدن
یک کنار مهربانی
بودنی به نام وصال
به رنگ دوست داشتن
حریر بر چهره داری
بخند
به گلهای حریرت می آید
هفته اول یا پرده اول اجرای زندگی جدید یا روزهای جدید
***
ماه رخ به چهره نداشت
رو گرفته بود از آسمانم
فریاد ، یاد تو را خورده بود
***
آسمان ستاره باران بود
گل ها در رقص
پای سکوت اتاق
لنگ می زند ، تفکر
21/4/90