گاهی اوقات باید کسی باشد . یک نقطه که به دورش بتوان گردید . حال اگر چشمانش تو را تسخیر کرده باشد ، تو می مانی و یک کوه حرف و یک آسمان آرزوی خوشبختی ...
و او ساده می رود ، از کنارت می گذرد
می مانی که این چه بازی تلخیست . . .
و اگر ندیده عاشقش شده باشی که خودش هم می شود غصه . من ندیده عاشقش شدم . اما با کدام یاد و خاطره روزها را سر کنم ؟ بگویم عشقم که رفت ، چشمانش به رنگ آسمان می ماند یا کوهی نم خورده را شبیه بود ؟
این چه بازی تلخیست . سرنوشت ساده از کنارم گذشت و تنها شاید در دلش خنده ای به یادگار بر دوشم نهاده باشد . شاید . . .
و من الان برای همان یک خنده بارها عاشق شده ام و بارها نوشته ام . و حال تصورش را بکن که او دائم در برابرم بخندد ، آیا من باغبان زیباترین گل دنیا نیستم ؟
سلامممم...
باغبان زیباترین گل...
چقدر خوب که همیشه زیباترین گل در ذهن زیبا بماند...
دست که به نوشتن نرود..نمیرود دیگر..میگذارم به وقتش...
ای جانم
من کشته مرده ی همین نوشته هاتم!
زیر این جمله خط بکش تا یادمون بمونه:
سرنوشت ساده از کنارم گذشت و تنها شاید در دلش خنده ای به یادگار بر دوشم نهاده باشد .
یادت نره؟!
سلام وحید جانخوبی؟
چقدر خوب که هنوز دوستایی هستن که به فکر دوستان قدیمشون هستن.
گاهی میامو میرم ولی ول نکردم.یعنی دلم نمیاد!
چه خبر؟
اوضاع مرتبه؟
بازم بیا اونوری.
فعلا.
جه بگوییم که خودت بهترین کلمات را بکار بردی در وصف احساساتت
باغبان زیبا ترین گل
به قول شاهزاده کوچولو فقط تو میتونی بفهمی گل توبهترینه...برای تو تنها تکه ...یه دونه است
مگه نه
اخ یادم رفت بالایی منم .....پاییز
خیلی آشنا میزنی؟؟؟؟
نوشته هات شبیه زبان اموزای پیشروست؟!!!
oh shit!!
again this junky funky english learners!
this time:
fuck me!!
سلام
بله . از بچه های پیشرو . . .