آبنبات چوبی ، بستنی عروسکی
عرفان ، ایسم ، سیم و زر
داستان کوتاه و بلند
غزل ، قصیده ، سپید و نو
نوشتن خاطرات روزانه چون چخوف
تعریف ، تکرار ، لبخند
بودن در کنار جمعیت
من ، تو ، ما که شدیم
سیم و زر می خورد به درد
مرگ ، گریه ، تکرار
3 متر کافیست ، قابیل به جای من
ما ، خاطره ، بدون تکرار ...
بی فایده است
اثبات وجود انسان
۸۹/۱۱/۱۶
بعدا خواهم نوشت : " خدای انکار ایده آلیسم "
مرگ هنوز چهره ای جوان دارد.
بله رفیق
سلام
مر30 که اومدی سر زدی
من مث تو همه چیو با عینک سیاست نمی بینم البته دیدین با عینک سیاست ید نیست ،اما سیاست زدگی نه،باور کن نیویورک هم تصاویری این چنینی است ....
من وشما حس میکنم فصل مشترکی نداریم...
زنده باد مخالف من
بازممر 30
اره رفیق . اصل فصل مشترکی نداریم . زنده باد اونهایی که مردن !!!!
سلام آقا...
شعرت چقدر شبیه شعرای محسن نامجو بود...
سلام
بله شبیه بود . ولی می دونی چند وقته محسن نامجو گوش ندادم ؟
خوب حالا با اینا چیکار کنیم ؟ با کلمه هاش جمله بسازیم ؟
یاده اهنگ بنیامین افتادم .. از اون الهام گرفتید؟
میتونید خوشحال باشید که اینقدر سنگین و خفن و پخته نوشتید که من چیزی نفهمیدم!!!
( چون چیزی به سواد ذهنیم اضافه نکرد ..فقط به خاطر خالی نبودنه عرضیه نوشتم ولاغیر....)
خوشحال نیستم .
قرار هم نیست چیزی بفهمیم . اینها فقط کلمه اند نشان دهنده زندگی . نشانه ی روان بودن زندگی و در نهایت هیچ . دقیقا شما ردست نتیجه گیری کردید . در ضمن من از بنیامین خوشم نمیاد .
وقتی یه چیزی بره توی مخت سخت بشه بیرون اوردش
مثل همین اعتقادی که جدیدا بهش رسیدی
اینکه ایده الی وجود نداره و این حرفا
کاش میدونستی که چقدر دعا کردم که به این جا نرسی
به خاطر این پست اخر دلم گرفت
ذوست نداشتم این شعر رو الان بخونم
ولی چه میشه کرد
همین چیزاته که منو اویزون تو کرده!
یه چیزی میگم گوش کن
از این جلو تر نرو
باشه؟
حاضرم هر کاری که بخوای در عوضش برات بکنم
هر کاری
بیا یه بار به حرف من گوش کن
درس زندگیه حسین جون . تو باور نداری ؟
نمی خواد کاری کنی تو بیا برو انتخاب واحد بکن که دیر شده .
گوش نده به کربلا...
برو جلو تا جونت درا!
چشم . تو چقدر منو دوست داری !!!
سلام
وب جالبی دارین
به کلبه ی حقیر من هم سری بزن خوشحال میشم