عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

دل نوشت

دارم با تمام سلول هایم احساس می کنم که جزء  یکی از"  باید فراموشی" هایت ، دارم پاک می شوم . از آنچه شد و از آنچه نشد . از همه مانده ام . وا داده ام .

کافی نیست ؟

عیار یک عشق را با چه چیزی می سنجند ؟ صبر ، ایمان به عشق ، صداقت و ... .

باشد ؛ حرفی نیست . هیچ حرفی نیست . بگذر . روزگاری است که سپری می شود و من به گمانت فراموش می کنم . 

اینهمه نوشتن برای چه ؟ که ثابت کنم ایستاده ام ؟

بخند که دیگر کمر عشقم شکست و تاثیر این روزها را گرفتم . آنقدر از تو دور شده ام که خویش را هم که با تو خویشاوندی داشت فراموش کردم . هزاران فرسنگ دور تر و در اتاقی نشسته ام و به این فکر می کنم که آیا هنوز دوستش دارم ؟  دلم می لرزد ، دستانم بر روی کیبورد شل می شوند و یادم می آید که یک روز با تو بودن برایم چون هزار سال لذت داشت  . آیا من هنوز همان هستم ؟ 

_________

امروز کسی را دیدم که در چند صدم ثانیه شبیه تو بود و دیدم که دلم لرزید ، پاهایم سست شد و صد آرزو کردم که تو باشی . و نشد .

ببخش که چرت می گویم ، ببخش جملاتم درست چیده نشده . ببخش که بیهوده نوشتم .

_________

حتما این پست تصحیح می شود .


نظرات 5 + ارسال نظر
بوف بینا سه‌شنبه 3 اسفند 1389 ساعت 01:08

الهییییییییییییییییییییییییییی
بمیرم برات
دلم یه جوری شد

احسان سه‌شنبه 3 اسفند 1389 ساعت 10:07

این حسی که یه نفرو میبینی که شبیه اونه خیلی عذاب آوره.چشیذم.در ضمن ما ها که به تو و عشقت هیچ شکی نداریم.خودتم نداشته باش رفیق

رفیق . دلم گرفته . بسیار بسیار

محمد سه‌شنبه 3 اسفند 1389 ساعت 11:23 http://psa362.blogfa.com/

خداوند به سه طریق به دعاها جواب می دهد:
او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد.
او میگوید نه و چیز بهتری به تو می دهد.
او می گوید صبر کن و بهترین را به تو می دهد

هر انچه او بگوید قبول .

هاله سه‌شنبه 3 اسفند 1389 ساعت 14:15 http://www.haleh-deltang.blogfa.com

(...در چند صدم ثانیه شبیه تو بود و دیدم که دلم لرزید ، پاهایم سست شد و صد آرزو کردم که تو باشی...) و آرزو کردم تو نباشی ..هنوز اینقدر به احساسم مسلط نشدم که یه خورده پوزخند بزنم و یه خورده بیشتر با بی تفاوتی خرکی رد بشم که مثلا ندیدمت...تازه یه خورده سر پا شدیمااا،،، شوک دوباره؟؟؟؟

نمی دونم . شاید خوب . شاید بد ...

وود سه‌شنبه 3 اسفند 1389 ساعت 22:45 http://www.safit.blogfa.com

تو هنوز عاشقی؟؟!!! تو هنوز تو لکی ؟ من امشب یه چیز دیگه رو هم عمیقا درک کردم که این دنیا هیچ ارزشی نداره و حتی به هیچ هم نمی ارزه این دنیا واقعا مزخرف... مزخرف صرف!!! من دیگه نه تنها عشق هاشم نمی خوام بلکه میخوام فقط دست از سرم بر داره....

من هنوز عاشقم .
دنیا هیچ ارزشی نداره . ! ؟ بعضی وقت ها بله . ارزش نداره حتی به اندازه استخوان خوک در دست های جذامی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد