عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

بفهم

خودتم بکشی مال منی  . آره ... مال من . هه کی گفته ؟ همه میگن .  همه میگن تو فقط با من خوشبخت میشی .  

.

دیوونه کی را می خوای توی این دنیای لعنتی پیدا کنی ... به من نگاه کن ... می گم به من نگاه کن ... بیرون این در .. بیرون این چاردیواری مردم غاطی کردن ، خون می خورن . یواشکی میان میشینن روی دستت ، روی گردنت ، روی اون چشم هایی که همه حسرت داشتنش را دارن ،لعنت بهشون ... چرا باید بشینن روی دست های تو ؟ دستهایی که باید فقط مال من باشه . روی چشم هایی که من داخلشون غرق شدم . می فهمی ؟؟ من !!!

 میان و یواشکی نیشت می زنن . می خورن . یواش یواش . تمام گرمی خونت را می کشن بیرون . سرد میشی . میشی یکی مثل اونها .

نظرات 5 + ارسال نظر
م.ازاد پنج‌شنبه 30 تیر 1390 ساعت 00:24 http://anastazio.blogfa.com

سلام..
من اومدم...اول...
تشبیهت جالب بود...یاد پشه افتادم..شایدم انسانهای خون آشام!!...
.باید سعی کرد مثل اونها نبود...

سلام
پشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون از بابت روشن گری در مورد حیوان مورد نظر .

هاله جمعه 31 تیر 1390 ساعت 17:22

به نظرت می فهمنن؟!
بیرون این چاردیواری همه دارن کاره خودشونو میکنن، آخرشم همه میشن عین هم و این تفاوت رو ما آدمای این ور چاردیواری حس میکنیم ...اینو بفهم.

بالاخره این وسط یکی نمی فهمه دیگه .
فهمیدم . خدا را شکر این تیکه مسخره .. افتااااااد .. را نیامدی .

حسین یکشنبه 2 مرداد 1390 ساعت 11:21

بخور بخوره آقا!

همه میخورن ٬یا باید بخوری٬ یا خورده بشی(نشات گرفته از تفکرات مریض نیچه)
!!!!

تو روح تفکرات مریض نیچه .

عاطفه یکشنبه 2 مرداد 1390 ساعت 15:15 http://www.atefesoleymani.blogfa.com

چرا همه میخوان غرق بشن؟
شعرت مثل همیشه خوب بود...
آغوش بگشای خیال مردنم نیست...
منم به روزم بعد از روزها بی حسی بالاخره حسهامو را تو آغوش گرفتم

نمی دونم . شاید فکر کردن شناگر ماهری هستد .

وود دوشنبه 3 مرداد 1390 ساعت 15:03

اوه اینجا رو ببین چه خوش رنگ شده!!!!

خودمو کشتم تا یکی را انتخاب کردم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد