اولین شب قدر که ساوه ای شده ام را تجربه کردم . رفتیم یک امامزاده . راست و دروغش با خودشون ولی خیلی وقته بهش میگن امامزاده . دیگه آخرش یه آدم خوب بوده دیگه !
همه بیرون نشسته بودن . خیلی ها بالای مزار عزیزانشون جوشن کبیر می خوندن . هی گشتم . گشتم گشتم ولی دلم رضایت نمی داد که این شب ها را همینطوری هدر بدم . رفتم غاطی جمعیت و نشستم روبه روی امامزاده و جوشن کبیر خوندم . تموم که شد باز دیدم دلم رضایت نمیده . پاشدم کفش ها را پرت کردم یه گوشه ای و رفتم کنار مزار امامزاده نشستم ... خلوت بود . البته جای بزرگی هم نبود ولی میشد دو رکعت نماز خوند . نور سبزش حسابی دلمو نرم کرده بود . و ذوقی وجودم را گرفته بود که خیلی وقت پیش آرزویش را داشتم .
کسی نبود که با هم بیایم . تنها بودم . به میل خودم . به ذوق خودم . همونطور که دوست داشتم .
کاش می شد جلوی امامزاده رقص باله را تمرین کنم . دل به فرارها و نشستن ها و ترس ها بدهم . و بگردم ... بگردم ... بگردم تا سرم گیج بره و بیفتم توی آغوش خدا . سرمو بزارم روی زانوهاش و بخوابم .
ها آخدا ... یه خرده صبور باش . ما تازه رسیدیم . خواب به چشممون نیومده هاااااا. بزار بخوابیم آخدا... بزار بخوابیم آخدا ...
چه خوب که تنها رفتی...
منم تنهاییش رو بیشتر دوست دارم
معلومه حسابی شارژ شدی.
حسابی
قارداش جان بله ایلمه!
باله ده اولده اویناماغ؟!
وحید جان،بالام جان،اله ده الله سنه ...!
احسان قولنده : گلج!
یوخ بابا ؟؟؟؟
من سن گوربان قارداش ...
الده ترکی ی ی ی ی .
حسین ... قارداش ... من باخ !!! گلج
من ترک نیستم ولی از صمیم دل ترک ها را دوست می دارم . البته در شرایطی که تعدادشون کم باشه . هیجان داشته باشه . این روزها همه ترک هستند ... شما چطور ؟
what?
قشنگ بود...نور سبز امام زاده ها یک آرامش خاصی داره همیشه...
فقط سبز...وقتی تنها با خدا حرف میزنی انگار دنیا ساکت مشه تا به تو گوش کنه...
بله ...بله ... صحیح است ... صحیح است .
چشم آقا
چشم
دا تورکی دانشمم!
تو ول کن این سبزها نیستی؟بابا بیخیال شو!حتما باید یه استنبلی گل بگیرن در وبلاگت تا راحت بشی؟!
چرا از دین استفاده سیاسی میکنی؟مثلا داری با ایهام حرف میزنی؟نور امامزاده رو چه به جنبش . . . ؟
ای غلطی!
هی واییییی من . سبز ؟
به من چه که امامزاده طرفدار یه جنبشی هست . من رفته بودم زیارت نه که ....
سلام علیک
حرفی راجع به پستت نداشتم اومدم دیدم دوستان حرف سبز و جنبش و اینارو میزنن گفتم بگم آقا این جنبش سبز و بی خیال بیاین بین رنگا یه ده بیس سی چهل کنیم با یه رنگ جدید یه جنبش دیگه راه بندازیم میگیره ها!!
بعدم حسین خان داداش حرف سکولار و اینا رو میزنی ؟؟ بلا بدور!! اصلا بی خیال هوا چه سرد شده این چند روزهه!!
ای بابا...
بیخیال...شوخی بود...
به جانه....
کلا من با مشکی موافقم خوبه؟