عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

روزگار

خیلی موضوع دارم برای نوشتن :  

 

دوستان هرکسی ریاضیش خوبه بگه که : ارزش قرارداد ترکمان چای بیشتر بود یا این اختلاص آخریه + اون یه کامیون طلای دم انتخابات که رفت تو جیب ترکیه ؟  ... ... ... ... ...

 

در انتظار گودو - بابا گوریو - هات چاکلت - یک بسته شکلات ۷۸ ٪ و یک گپ شیرین با مدیریت شهر کتاب و یک کارت ورود به جلسه نقد کتاب - حاصل یک پیاده روی ۲ ساعته در ساوه بود .  

 

سرودن یک شعر (ترانه) که خودم دوستش دارم .  

 

این شب ها زیاد میرم باغ . می دونید وقت انار چینی که میشه امکان برداشت یک شبه انار از روی درخت توسط صاحبان غیر واقعی انار ها هست . البته شب خوابیدن با صاحب باغ .  

 

دیروز داشتم دیوونه می شدم . ماشین را شستم و زدم بیرون . کجا ؟ نمی دونم . این وقت ها یه رفیق می خواستم که بریم دوری بزنیم .  شب هم چای و استکان برداشتم و رفتم بیرون . خیلی جالب بود که برای اولین بار رفتم دریاچه تفریحی ساوه . فکرش را هم نمی کردم که مرغابی داشته باشه .

 

۵ شنبه و جمعه رفقای اراک را دعوت کردم ساوه ... منتظرم تا ببینم چقدر رگ غیرت رفاقتشون بلند میشه !!!!!  

 

دیگه همین دیگه . سوژه عکاسی هم نداریم . جز معرفی چندتا چیز : ۱- فیلم خدا نزدیک است   ۲- کتاب نان و شراب (وصف حال زمان و ما و قدیمای ایتالیا و ... )    

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین شنبه 9 مهر 1390 ساعت 08:57

داشتی رگو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ماشا... رگ نبود . طناب چاه بود .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد