عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

طوقی

دیگه وحید قبلی نیستم . اینجا همه چیز فرق میکنه . بعضی وقتها مغزم می خواد بترکه از بس که تخیل می زنم . حرف نمی زنم . حرف نمی شنوم . فقط می ماند تخیل که فکر می کنم الان در نهایت شکوفایی ست . بعضی وقت ها اونقدر شلوغ میشه که خودم میگم stop ... یک نفس عمیق می کشم و تازه می فهمم که شقیقه هایم درد گرفته . یا  به خاطر اونهمه فکر یا به خاطر فشار دادن دندان ها روی هم .  

 

بیچاره باباگوریو . . .   

 

این روزها فقط همین را کم دارم که دچار شوم .  

 

داشتیم می گفتیم . از پرنده ها و عشقی ها . خیلی هاشون جلد بوم ما بودن و رفتن . خیلی ها هم جلد بوم همسایه بودن و ما گرفتیم . دیروز یه طوقی دیدم . خال آسمون شده بود . ما عشقی ها خوب میشناسیم کی گردنش حلقه داره و کی نداره . کدوم پاپره و کدوم کاکلی . همشون عشق رفتن که بزنه به سرشون،نمی شه نرن . باید شاپراشون را بکشی بندازی گوشه ی لونه . داشتم می گفتم ، یه طوقی دیدم . کفترهای شکار را پر دادم که برن برام طوقی بیارن . طوقی ... طوقی ... اگر جلد بوم ما نشه چی ؟  کفترها را می ریزم تو لونه . طوقی برو ... برو طوقی اینجا ، اینجا همه تو فکر رفتنن ... .  

 

پ.ن : تولد حسین نبودم . نشد که باشم . خیلی دلم سوخت که کاش می شد و می رفتم و تولدش را با هم جشن می گرفتیم . حسین جون ایشالله عروسیت ساق دوش ت خودمم .  

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 15 آبان 1390 ساعت 13:03

واقعا همه به فکر رفتنن.اما نه مثل طوقی .اون میخواد آزاد باشه. اما ما میریم تا بند هامونو عوض کنیم.ما میریم از بندی به بند دیگه...
جات خالی بود حسابی...

مهرنوش یکشنبه 15 آبان 1390 ساعت 20:31

سللامم...کیههههه؟؟؟
کلا زدی توی کاره کبوتر ها؟؟چاهی و طوقی...
پرنده های بی آزار و دوست داشتنی...وقتی سینه
سپر میکنن و راه میرن لذت میبرم...
من همیشه پاپر دوست داشتم..کاکلی هم قشنگه...
البته فقط سفیده خالص...
میگن پاپر و طوقی امد نیامد داره...مثل خرگوش...
ولی اسارت برای هیچ پرنده ای خوب نیست...باید رامشون کرد..
شایدم همون جلد...
باید رفت...پرنده جاش تو آسمونه....

هاله دوشنبه 16 آبان 1390 ساعت 18:37 http://haleh-deltang.blogfa.com

این خوبه که دیگه وحید قبلی نیستی..
ولی اصلا خوب نیست که تولد رفیقت نبودی ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد