شمس لنگرودی میگه :
دلتنگی
خوشة انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی
سربسته بماند
مستت میکند اندوه.
بعضی وقت ها غم هایی هستند که نمی دانی از کجا می آیند . به کجا می روند . و در این میان از تو ، که تنها ایستاده در گوشه ای و لب بسته و نظاره می کنی چه می خواهند . دست بر گریبان تو می اندازد ، گویا سالهاست که به دنبال تو بوده . گلویت را فشار می دهد که بگو ، بگو . ولی چه ؟
دیوانه وار فریاد می زنی ، می خندی ... بس است ؟
گاهی اوقات غمی می آید . که می دانی اش ، می فهمی ، چون کبوتری غمگین می رقصد و وارد می شود . درست مثل صحنه ای از یک تاتر . سیاه بر تن دارد . تو دوست داری سیاهش کمی رنگی بود مثل بنفش یا قرمز . رژ لبش خون است . می رقصد و هیچ نمی گوید . نظاره می کند و می چرخد به حول یک نقطه که تو باشی . زانو می زنی و سر می چرخانی ، چون صوفیان مست از شنیدن یک زخمه ی تنبور . می چرخد و هیچ نمی گوید . هر دو با موسیقی می رقصید او به دور تو و تو به دور وهم رهایی .
گاهی اوقات غمی هست که می سوزاند . هر چه می دوی بیشتر گر می گیرد . آقا ، خانم ، یک سطل آب ، لطفا ... .
نمی دونم وقتی این شعر را نوشتم دلم کجا بود .
خوشا در کوی تو بالی گشودن
به بزم عاشقان شعری سرودن ...
توام آره؟شمس کنگرودی دیگه؟ایول.خوشم اومد.خوشا دردی که درمانش تو باشی....
مرسی جهش در هوا
بله . از وبلاگ شما لینک شدیم . موسیقی وبلاگ جفتتون آدمو دیوانه می کنه . شاید ۸۰ درصد این متن اثر موسیقی وبلاگ شماها باشه
آقا ، خانم ، یک سطل آب ، لطفا ... .
بعضی وقتها دریا با اون عظمتشم نمیتونه خاموشت کنه...
یک سطل آب لطفا ... دریا میتونه خاموش کنه . حتی یک سطل آب . کافیه سرم را به مدت ۲ دقیقه زیر آب نگهدارید
داره بارون میاد ..
با بارون میشه؟
آره... خود خودشه
اینجا گواره
اینجا گواره
(ذوق زدگی مفرط)
بله
بله
از اون پست ها بود که فقط میتونم بگم.....
خدا نکنه دیونه شی وحید خان.البته من که به شخصه دیوانه هستم.منم لینک کنی خوشحال میشم:دی