همیشه صبح اول وقت ، قبل از بله ها و نه ها و باید ها و نباید های آدمیزادی می رفتم رو بوم تا به اونهمه چشم که دارن نگام می کنن بله بگم و در قفس و باز کنم تا بریزن کف بوم و کم کم یخشون وا بشه و برن خال آسمون بشن .
منم سر به هوا بیفتم اینور بوم ، اونور بوم ، توی کوچه سنکندری بخورم و خیت بشم جلوی چشم دخترای محله که گویا نقل مجلسشون شده سر به هوایی و گیجی ما .
کفتر های بوم ما خیلی وقته پریدن و رفتن رو بوم غریبه . شدن شکار یه پاپر زپرتی . از وقتی یادم میاد هیچ وقت کفتر شکار نگرفتم . چون خودش رو بوم من بود و دلش رو یه بوم دیگه . نقل ، نقل آدمیزاده که اگر جفت شیش نیاوردی دعا کنی قاپ رفیقت جفت بیاد . حداقلش فردا سر دلتنگی ، موقع نامردی ، وقتی میری جلو آینه تا صفا بدی به جمال هر چی عشقه ، میزنی رو شونه ی خودت که داشی درستش همون بود .
پ.ن : چقدر خوبه آدم دپ نباشه
شکار اینو اون شدن و عشق یه پاپری دیگه بودنو از آدمای این دوره زمونه یاد گرفتن دیگه.مگه میشه دپ نبود آخه؟
میشه دیگه . مردیم از بس دپ بودیم . بسه دیگه .
پ-ن: آره خوبه اگه نباشی .. فقط اینکه میشه بگی چطوری میتونیم دپ نباشیم توی این اوضاع؟
فقط به خودت میگم هااااا .
۱- اخبار گوش ندهید .
۲- بیخیال
۳- دپ بودن هم شده یک نواختی، برای فرار از یکنواختی که میشه دپ نبود .
۴- فردا که آخرش می خوایم بخندیم به الانمون . پس بسه دیگه . خداییش زندگی این نیست که ما برای خودمون ساختیم . د لامصب لذت بردن که بلدیم . از خوردن یک پرتغال میشه انقدر لذت برد .
5- فیلم "طعم گیلاس " کیارستمی را باید دید
همچنان دوست دارم
تغیر دکوراسیون یعنی این!
نسبت به اول سال خیلی تغیر کردی ها
حواست هست؟
اینجوری دوست داشتنی تر هستی!
مشکل اینجاست...که عادت کردیم به دپ بودن...والا همیشه میشه خندید...
ترک عادت هم که...
اینایی که گفتی مثل مسکن عمل میکنه..
بعدش که اثرش رفت چی؟هان؟
منم چند وقتیه دپم ... چه میشه کرد...
پ. ن. نفس عمیق و آه از ته دل
من چند وقته دیگه دپ نیستم . خیلی حال میده
سلام وحیدجون
یه وبلاگ ساختم واسه دل خودم
خیلی خوشحال میشم گاهی یه سری به ما بزنی
نوشته هاتو خیلی دوست دارم
به نام "عکس نوشته های یک ساوه ای" لینکت کردم
منتظرم
به به . محمد جان به سر میرسیم خدمتتون