خوب خوب خوب . احوال رفقای عزیز ؟
آقا و خانومی که شما باشید ما افتادیم منطقه ۵ تهران . زیر گذر غربی میدان آزادی (تو روح سازنده اش) ، صادقیه ، پونک،جنت آباد و همین حوالی .
جاتون خالی الان از سالن ورزشی و جکوزی کنار ساختمان فرماندهی منطقه فارق شدم . ولی هنوز کمرم درد میکنه .
جاتون خالی بازم انواع انسان و جونور را دیدم . در کل میدان آزادی جای خوبی نیست . . .
هنوز سعادت دیدن پست پونک و جنت آباد را نداشتم . یه جورایی دارن آب بندیمون میکنن .
دیشب دلم برای فروغ تنگ شد . با اینکه زیاد با هم میونه خوبی نداشتیم ولی دلم براش تنگ شد . اینهمه مدت توی قفسه کتاب ها بود و من خیالمم نبود ولی دیشب دلم فروغ خواست و کمی شاملو . عجب روزگاری شده ، با هر دوتاشون میونه خوبی نداشنم ولی چرا دلم خواست ؟؟؟ نمی دونم .
هنوز وقت نکردم برم دوری بزنم . ایشالله پا بده بریم یه سر شاه عبدالعظیم زیارت !!!!!!!!!
پس داری به آغاز فصلی سرد ایمان میاری!
من که عاشق فروغم. دیوان کوچیکش همیشه همرامه.
شعراش آدمو قلقک میده و حالت رو خوب میکنه.
ایشالا شاه عبدالعظیم با فروغ نصیبت بشه.
موفق باشی
اغاز فصل سرد...