عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

عکس نوشته های من

من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

فیلم هایم

دیروز از فیلم Avatar  را دیدم . برای اولین بار بود که از مرگ انسانها اینهمه خوشحال می شدم .  

حالا فکر کنید که درختان هم از قلمرو خود دفاع می کردند و مثلا کروکدیل ها شمشیر دست می گرفتند و مبارزه می کردند . بالاخره یکی باید به این نوع انسانها بگه که یه خورده آدم باشید !  

 

همین الان هم از دیدن mary  & max  فارق شدم . خیلی زیبا بود . خیلی هم غمگین . از همه مهمتر موسیقی زیبایی بود که انتخاب کرده بودند .  خوب زندگی یه بچه که رنگیه ولی خودش غمگین . و زندگی یه مرد میانسال که زندگیش خاکستریه . این دو به طور خیلی تصادفی با هم آشنا میشن ، البته از طریق نامه . هر کادویی که دختر برای مرد میفرسته توی فیلم و در زندگی مرد رنگی نشون داده میشه . و می توان گفت که زندگی جریان پیدا می کنه ... 

  

 

 

زندگی بادید کرد

امروز دلتنگ کویر شدم ...   

  

 

 

  

ولی زندگی هنوز جاریست  ...

 

 

باید برای رفتن آماده شد ... فردا در راه است  

ما را چه می شود !

این چند روز ، چند چیز ،  مرا از زندگانی و چیز هایش دور کرده است .  

1. ناروتو (naruto)  

2. سایت  

3. نشریه  

4. درس نخواندن  

5. این یکی را من هم نمی دانم  

............. 

اندر احوالات ناروتو باید گفت : نازنینیست با موهای طلایی که بسیار به شازده کوچولو می ماند . از دوستان نزدیک ساسکه (sasuke) بود . که طریق ایشان با هم جور نیامد . و هر دو در پی هم راهی گشتند .  و ساکورای عزیز هم در این میان چون پروانه می سوزد .

اندر احوالات سایت تنها باید چنین گفت که مخمان ترکید . زیرا از صفر به صد را باید یک شبه طی کرد . و ما اکنون در گل فرورفته ایم .  

نشریه را چون همایی تصور کنید که سایه اش بر سر ما افتاده ولی ما را اکنون نور خورشید خوش است . در این گرانی ویتامین دی هم چیز جالبیست . 

درس نخواندن را فعل معکوس گویند ، یعنی با خود شرط می کنی که این ترم چون ترم های گذشته نیست و من همان دیروزی نیستم . ولی افسوس که نمی شود . و ما می مانیم و وجدان آزرده از بد قولی های خویشتن .  

این اخری را هم نه تو دانی و نه من . ولی به گمانم خبری در راه است . که از انفاسش بوی کسی می آید و یا شاید چیزی . بارها گفته ایم که(( ما نمی دانیم)) 

.......................... 

این گونه نوشتن بر می گردد به آثار بجا مانده از  وبلاگ مهدی عزیز و گیر دادن حسین به مولانا و حافظ .... 

صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم ... چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی ... گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت ... مصلحت با پیر خیر اندیش کن ...

گل پونه

سلام دوستان  

 

تالار گفت و گوی گل پونه راه اندازی شد . منتظر حضور شما هستیم . . .   

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

سایت گل پونه در حال بار گذاری می باشد . . .

زمستان رفت

 

زمستان

 

 زمستان

 

زمستان با خاطراتش ، با تمام خنده هایش ، گریه هایش ، با تمام بغض هایش که مجال باریدن پیدا نکردند رفت .   

چه دلهایی که در زمستان عاشق شدند و چه بسیار دلهایی که در همین زمستان و بهار و یا شاید هم پاییز دلهایشان شکست . تنها کاری که آدمکها خوب می دانند شکستن دلهاییست که فریاد میزنند من از جنس شیشه  هستم . صدای خورد شدن شیشه ها و برگ ها که روزگاری نوید زندگی و آشنایی بودند آیا واقعا زیباست ؟

 

امسال چقدر زیبا میشد درک کرد این شعر زیبا را که : هوا بس نا جوانمردانه سرد است . 

 

همین که هست !!!

تنهایی

 

موقع امتحانات میان ترم بود که این طرح کذایی اومد تو ذهنم .  داشتم درس می خوندم به خدا !!!   

حالا گذاشتمش داخل اتاقم تا یادم بمونه که ...

گربه ی من !!!

گربه

 

این حاجی که می بینید . گربه ی منه !!!   

قربون اون چشمای قشنگت

بدون شرح

اراک 

اراک 

 

البته این ماشین کاملا تصادفی جلو تابلو ایستاده . ولی خوب کار خداست دیگه .  

بقیه اش بدون شرح بود .

چه کنیم !!!

پاک شد ...!!!؟؟؟ 

 

خوب هر حرف بدی که بقیه زدند را تو نباید تکرار کنی . . .

کار کار انگلیسی هاست

من این ترم نزدیک بود مشروط بشم . ولی به خواست خدا دست فتنه رو شد و با معدل 12 قبول شدم . استعمار پیر با کمک فتنه سعی در مشروطی من و مشروطه کردن من بودن که ملت هوشیار بود و با باتوم همه را زد . بعضی ها خیلی هوشیار بودن و عمق ماجرا را فهمیدند و با تفنگ به خدمت فتنه گران رسیدند . 

 ببینید عزیزان ، همشهریان ، ملت غیور ، این یک برنامه از پیش طراحی شده بود که توسط سربازان امام زمان بعد از رخداد آن لو رفت . یعنی اول فتنه انجام شد و بعد سربازان فهمیدند و مابقی ماجرا . ما تو دهن آمریکا زدیم رفت ! تو دهن انگلیس زدیم رفت ، تو دهن عالم و آدم زدیم . اما اینان درس عبرت نمی گیرند . ما برای درس عبرت دادن به اینها فعلا 4 تا از خودفروشان را اعدام کردیم اما سعی داریم همه را بکشیم تا درس عبرتی بشه برای آمریکایی ها و انگلیسی ها ، اسرائیل هم که اصلا وجود خارجی نداره . 

 (( در قلعه الموت وقتی حمله ای صورت می گرفت سربازان خود را از برج های قلعه به پایین می انداختند و دشمن وقتی این صحنه را میدید با خودش می گفت اینان به خودشان رحم نمی کنند با ما چه کار می کنند . ))  

خلاصه دشمن ترسیده اگر 200 - 400 نفر دیگه هم اعدام بشن دیگه فرار را بر قرار ترجیح میدن . حالا مگه ماست خوردین یه چندتا فوش بدین دیگه !!!!!! ( مرگ بر اینوریا ، مرگ بر اونوریا ، مرگ بر آمریکا ، مرگ بر انگلیس ، مرگ بر اسرائیل ، مرگ بر 80 % دنیا ، مرگ بر سرمایه داری ، مرگ بر بازم اینوریا ))  

خلاصه دوستان من . من میخوام بگم من به شخصه بیدارم . درسته 12 ساعت می خوابم ولی 12 ساعت بیدارم . ملت در این حوادث اخیر نشان داد که بیدار است . ندیدید اونقدر عصبانی بودند که با باتوم اومدن که فتنه را نابود کنن . اصلا اگر ولشان می کردید میرفتن آمریکا را هم سر جایش مینشاندند. شما چه می فهمید آخر ؟؟؟؟ ملت هوشیاز است . عده ای خیلی هوشیار بودن با خودشون تفنگ و گاز اشک آور آورده بودن . بابا این ملت ایستاده . شما چی میگین 

 

 !!!! ما نمی دانیم !!!  

--------- 

 برگرفته از یک روز کار صدا و سیما ..وقتی میشه توی چند سطر اوضاع را توضیح داد چرا اینهمه خرج می کنید و خودتونو میندازین تو زحمت ؟؟؟!!

تکریم شوید !!!

اراک 

 

می خواستم بی شرح بزارم ولی حالا یه خورده شرح میدم .   

حتما اراکی ها این بنر را به خاطر دارند . حدود سه ماهی در جلوی مصلا محکم ایستاده بود و میگفت که من تکریم ارباب رجوع هستم . هی می گفت اس ام اس بدین . آخر یه روز ملا داشت رد می شد و به بنر گفت شمارت کو اس ام اس بدم . هر چی گشتند نبود . بی چاره بنر سه ماه تمام بی خودی ما را تکریم کرد .

پاییز

تو می توانی  

 

پیروز شدی  

تنها اسمش زمستان بود  

آنروز باران آنقدر زیبا بارید که حتی تو هم تاب ماندن در خانه ات را نداشتی . آدمکهای شهر کم کم عاشقی یادشان می آمد . آهسته و زیر لب می خندیدند . اگر به چشم عابران گناه نبود میشد صدها بوسه از لب او بوسید . آسمان گویا صد سالیست که بغض اش را می بلعیده و آنروز بارید .  

خدا از میان درختان به زمین آمده بود و بندگانش سر به زانوی پدر خواب چمنزار را میدیدند .   

-پدر من را کمی بیشتر از بقیه دوست بدار  

-پدر من دوستش دارم  

-پدر تو که میدانی ، پس چرا 

-پدر دستهایت ، دستهایت را بگذار روی سرم ، کمی آنسو تر ، خسته ام ، دستانت هزاران داروی شفابخش را می مانند . بسیار روزهاست که خواب رویایی شده دست نیافتنی . چشما..نم دستها....یت بما....ن من خس....ت...ه...ام 

و پدر باز عزم آسمان کرد . اما من هنوز دوستش دارم .

چه خواهد شد

امروز ۲۲ بهمن  

نتونستم جلوی خودمو بگیرم و فیلتر شکن را راه انداختم و لحظه به لحظه اخبار را دنبال کردم .  

جاتون خالی با دوتا فیلتر شکن رفتم جلو . (کسی خواست بگه )

 

***  

نمیشه اوضاع را وصف کرد . کاش عکسی داشتم و براتون از روی عکس مینوشتم .  

فعلا که میز گرد ها و بحث های سیاسی به تاکسی و کلاس وصیت نامه و استاتیک و مباحث ویژه و ... نقل مکان کرده . 

اما می توان شنید صدای مرغ سحر را

نوار ابزار جدید جنبش سبز

نوار ابزار جدید جنبش سبز  

 

دانلود از   Rapidshare  

دانلود از   Hotfile

-   

دانلود از   4shared

دنیا زیباست ! این را در گوش هایت فرو کن

دنیا زیباست ! زیباست ؟ 

 

دنیا زیباست ! 

دنیا زیباست ؟ 

روزی هزار بار بگو ، روی کاغذی بنویس و بعد از هر نمازت تکرار کن . راز زنده ماندن در این شهر را می گویم ، برایت وردی آورده ام که می توانی با آن 60 سالی را زنده بمانی ، یادت باشد گفتم زنده بمانی . 

 فکر مکن ، حرف مزن ، دستانت ، دستانت را طوری پشت سرت بگذار که همه ببینند تو تسلیمی . راز ماندن همین است . می خواهند که همین باشد . ما نمی دانیم

یادم باشد دل به که می بندم !

نخی به نخی قول چه می دهد ؟ 

 

یادم باشد ! 

دنیای هر انسان وابسته به نگاهش ، به پرسش هایش ، به دانسته هایش وسعت دارد .  

اگر کوتاه باشی و کوچک ، دل به دستهایی می سپاری که شاید در نظرت وسیع هستند اما در دستهای دیگری کوچک تر از یک نگاهند . وسیع باش و چشمانت را به نوک کوههای شهر عادت مده که آسمان بی انتهاست . 

پاییز تو را این روزها بیشتر احساس می کنم

پاییز در باغچه  

 

عکس ها تنها عکس نیستند . وقتی ناراحتی ، وقتی نگرانی ، حتی وقتی می خندی تصویر ها ، قالب ها و انچه هست را آنچه هستند نمیبینی .

وقتی غم از دیوار های شهر می بارد ، وقتی بوی نان تازه خنده بر لبانت نمی آورد ، وقتی صدای خنده ی کودکان در کوچه شادت نمی کند . از میان تمام زیبایی های پاییز ، تو مرگ گلها را میبینی .